مبانی هنرهای تجسمی – حجم
حجم
به اجسامی که دارای سه بعد : طول، عرض و ارتفاع یا عمق باشند، حجم گفته میشود.
معمولاً همهی اشیای مادی در طبیعت دارای حجم هستند.
در هنر تجسمی چنانچه یک نقطه را در سه بعد گسترش دهیم و یا یک پاره خط را در جهت های مختلف حرکت دهیم، تجسمی از حجم به وجود میآید.
درهنر تجسمی حجم ممکن است همیشه ملموس و مادی نباشد ولی از نظر بصری وجود داشته باشد که در این صورت می توان به آن حجم مجازی گفت.
همان طور که سه شکل دایره، مربع و مثلث به عنوان اشکال پایه برای سطح نام برده شدند. کره، مکعب و هرم را نیز میتوان به عنوان اجسام هندسی پایه نام برد.
این سه نوع حجم به طور کاملاً منظم به ندرت در طبیعت دیده میشوند. اما به طور کلی همهی حجمهای طبیعت از ترکیب یا تغییر شکل این سه حجم پایه و هندسی به وجود میآیند.
حجم میتواند تو خالی یا توپر باشد. به همین نسبت درون یا بیرون آن اهمیت پیدا میکند.
معمولاً فضایی را که حجم اشغال میکند مثبت میگویند و فضای پیرامون آن یا ما بین دو حجم و یا حفره ی میان یک حجم توخالی را فضای منفی و گاه حجم منفی مینامند؛ مثل فضای داخل یک لوله قطور.
حجم در مجسمه سازی:
حجم ، عنصر اصلی کار مجسمهسازان است.
نمایش حجم در فضا و روابط متقابل آن با فضای پیرامونش اصل مهم مجسمهسازی است.
این روابط در نقش برجستهسازی که از یک سو با نقاشی و از سوی دیگر با معماری در ارتباط است، اهمیتی بسزا دارد.
نقش برجسته:
نقش برجسته که از یک سمت بسته و محدود است به حجمی گفته میشود که در آن اشیا به صورت کم و بیش برآمده از سطح به نمایش درآمده باشند. در مجموع نقش برجسته حالتی بینابینی میان نقاشی و مجسمهسازی دارد.
نور و حجم:
نقش نور در بازنمایی حجم و خصوصیات آن نیز شایسته توجه است.
این نور است که امکان رویت اجسام را در فضا برای ما به وجود میآورد. بسیاری از مجسمه ها و نقش برجسته ها بدون رنگ پردازی ساخته میشوند. به همین دلیل توجه به میزان تیرگی و روشنی برجستگیها و فرورفتگیها و ایجاد سایههایی که در اثر تابش نور به روی آن ها شکل میگیرد.
احسان میرحسینی
برگرفته از سایت برقع (مبانی هنرهای تجسمی حجم)